یک روز سخت

میخوام یه ذره از این اپیزودها بنویسم ببینم چه مزه ایه!

– اپیزود اول – یه روز سرد ولی آفتابی پاییزی تو خیابون
من: آقا ببخشید حوزه نظام وظیفه کجاست ؟
سرباز عبوری: برو میدون آزادگان ماشینهای شهرک اوج سوار شو بگو نظام وظیفه میخوام برم.
من: مرسی.

– اپیزود دوم – داخل حوزه نظام وظیفه
من: سلام جناب خسته نباشید، نامه از دانشگاه آوردم برای گرفتن تأییدیه
ستوان مسئول: متولد چه سالی هستی ؟
من: 65
ستوان مسئول: پیش دانشگاهیت مال چه سالیه ؟
من: 83
ستوان مسئول: برو غیبت داری نمیدیم!
من: یعنی چی ؟ همه دوستانم گرفتن حالا که نوبت من شد نمیدین ؟
ستوان مسئول: برو اطاق بغلی پیش سرهنگ.

من: سلام خسته نباشید، تأییدیه برای ثبت نام دانشگاه اومدم بگیرم گفتن بیم پیش شما:
سرهنگ مسئول: نامه تو ببینم ؟
من: بفرمایید:
سرهنگ مسئول: (امضاء پشت نامه) در صورت داشتن شرایط اقدامات مربوط انجام شود.
سرهنگ مسئول: برو اونور!
من: خیلی ممنون

– اپیزود سوم – بحث با ستوان مسئول
من: ببخشید جناب ؟
ستوان مسئول: آقا غیبت داری نمیشه برو
من: امکان نداره من هرکیو دیدم اومده نامه گرفته شما اشتباه می کنید …
ستوان مسئول: آقا پیش دانشگاهیت مال سال 83 هست متولد 65 هستی باید پارسال اعزام می شدی برو …
من: (استفاده از حربه زبان و انگولک احساسات ستوان)

ستوان مسئول: بیا بریم پیش سرهنگ ببینم
ستوان مسئول: آقا اینو ما چه کار کنیم ؟
سرهنگ مسئول: گفتم که اگه شرایط رو داره بهش بدین و اگر نه به سلامت!
من: جناب سرهنگ من یه چیزی دیدم که اومدم پیش شما، همه دوستان من که همکلاسی بودیم الان نامه گرفتن و ثبت نام کردن اگه غیبت داشتم که مرض نداشتم بیام اینجا …
(جر و بحث ادامه دارد …)

سرهنگ مسئول: (در حال بازبینی بخشنامه های مربوط)
سرهنگ مسئول: درخواست ایشان با بخشنامه شماره فلان مطابقت دارد لطفا اقدامات لازم انجام شود.
سرهنگ مسئول: برو اونور!

من: جناب ستوان این نامه خدمت شما، گفتن مطابقت داره
ستوان مسئول: صبر کن سرم خلوت بشه باید خودم برم بخشنامه رو ببینم!
من: چشم.

ستوان مسئول: بیا ببینم …
ستوان مسئول + سرهنگ مسئول: (در حال بازبینی بخشنامه و پچ پچ در گوش هم)
ستوان مسئول: بیا ببینم!
ستوان مسئول: (در حال نوشتن نامه تآییدیه و مهر و امضاء)
ستوان مسئول: بیا بگیر برو دیگه اینورا پیدات نشه و اگر نه میگیرن میبرنت سربازی …
من: آقا خیلی ممنون خیلی لطف کردی خدا خیرت بده …..

– اپیزود چهارم – جلوی در حوزه نظام وظیفه
من: آزادگان ؟
تاکسی با حال: بیا بالا
من: سمت طالقانی هم میرین ؟
تاکسی با حال: آره
تاکسی با حال: کجا می خوای بری ؟
من: حصارک
تاکسی با حال: 500 بریم تا حصارک ؟
من: بریم

در حین مسیر من از فرط خوشحالی سر ذوق آمده و برای اولین بار در عمرم سر صحبت را با راننده تاکسی جوان باز می کنم.
(صحبت ها گرم می گیرد)
در همین حال راننده تاکسی با حال و جوان 100 تومن بقیه کرایه را باز می گرداند.

من: نه آقا باشه ؟
تاکسی با حال: نه خواهش می کنم دیگه دانشجویی باهات حساب می کنم بالاخره خودمم دانشجوام!
من: دمت گرم.
و بدین ترتیب تاکسی با حال مرا تا سر کوچه با 400 تومن می رساند.
این بود ماجرای اپیزود بازی های من. داستان مربوط به شماره دو در پست قبلی
میگن با دست پر از اینجور جاها بیرون اومدن مثل رد شدن از پل سراطه! آره ؟

12 دیدگاه

  1. تبریک میگم بهت مهرداد، همینکه تونستی‌ راحت قصر در بری و گیر ندادند بهت برو خدا را شکر کن … امیدوارم که همیشه خوب و خوش باشی‌ و خوشحالی‌ های خودتو بیشتر با ما قسمت کنی‌

  2. سلام مهرداد جون.منم بابا…مصطفی!
    دقیقا همین داستان واسه من پارسال اتفاق افتاد.ولی یکم ستم تر!!!!!!یعنی من تقریبا از 8 صبح 5شنبه تا 12 ظهر یکشنبه میدویدم!!!!تا بلاخره بخشنامه پیدا شد!!!!جالبیش اینجاست که تا سه نفر قبل من اومده بودن گرفته بودن!!نوبت به ما که رسید آسمون تپید…!!!عملا میخوام بگم تو عمرم اینقدر نترسیده بودم.چون بقیه دوستام در هین فرآیند تار و مار میشدن و به دلایل مختلف(یکی پروندش در میومد که پدرش سال آفتابه تو جنگ 6تا گلوله انداخته بجای 5تا!از این چیزا!!!!یا یکی دندون سمت چپش سال 80 عمل شده معافه!!!)جدی میگما!!!!مثلا از 20 نفر7-8نفر موندیم!!!خلاصه برو خداتو شکر کن که تازه تتحویلت گرفتن!!!;)

  3. حقشه که شیرینی شو بدی!
    حالا ما که زیاد اصرار نمی کنیم، فقط به جای شیرینی بهم بگو برنامه ای که بشه فایل های Mp3 رو به WMA تبدیل کنه که حجمش کم شه چی سراغ داری؟!

  4. سلام مهرداد جان خوبي / وبلاگ بسيار مفيدي داري/ خبر نداشتم كه وبلاگ داري / كمي دير شده( 2.5 ساله ) از اين به بعد وبلاگت يك مشتري دائمي بهش اضافه شده / حتما از مطالب جالب وبلاگت لينك بده در فروم
    RP
    تا USER اونجا هم استفاده كنن

  5. برو حدا رو شکر کن …
    من الان 2 سال آزگاره نمی تونم برگردم ایران ، بس که این بخشنامه ها چرنده …

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.